چهارشنبه 86 مرداد 31 , ساعت 7:1 عصر
پیامبر در روز های آخر عمر
روزهای آخر حیات پیامبر(ص) بود وایشان در بستر بیماری خوابیده
بودند یادشان آمدکه مدتی پیش از این مختصر پولی عاشیه سپرده
بودند تا نگه دارد. در حالی که سخت بیمار بودندومرتب بیهوش می
شدند از عاشیه تقاضاکردندتا آن پول مختصر را که شش یا هفت دینار
بود به محتا جان بدهد.پس از آن بازبیهوش شدند. وقتی که به هوش
آمدند خطاب به عاشیه گفتند:ادامه مطلب...
نوشته شده توسط صالح | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ